مرحوم آقای حاج علی زارع رجبی ( شوفر مشدعلی)

پدر مهربان آقایان : حسن - حسین  و سعید زارع رجبی

بانو ملکه برق لامع ( همسر مرحوم محمدعلی برق لامع )

" دل هایمان را در آستانه ی  تحوّل  بزرگ طبیعت با آن هماهنگ کنیم "

دو دوست ایام جوانی ، رحیم آقا زینالی و حسن آقا زارع رجبی

در شهر مقدس قم

 و .... رمضان تمام شد .....

رمضان با همه اتفاقات خوب و خوبتر تمام شد.

خوش به سعادت همه دل هایی که رمضان را فهمیدند و شامگاه و سحرگاه هایش را هم سفره

خدا شدند!

خدایا! رمضان تمام شد، اما تو حال و هوایش را بر ما تمام نکن. تمام نکن بر ما ،

عاشقی های هنگامه صحبت با خودت را، غزل گریه های شبانه اش را و عطر سحرهایش را...

رمضان تمام شد و تو هر چه خوبی را در حق تنهایی های ما تمام کردی...

آری تو خدایی را در حق ما تمام کردی. می دانم اگر لایق باشیم تو خود ما را در آغوش

خواهی کشید،

به مبارک باد فطری که خودت ما را مهیا کرده ای برای درک شیرینی اش!

خوب نبودیم اما دست هایمان بوی خوبی های تو را گرفته ، ای خدای ماه رمضان!

خوب نبودیم اما به لطف تو نفس تازه کردیم برای یازده ماه دیگر...

مرحوم جاج علی اکبر محمدعلیزاده ( اکبر سیمون ) از میان مان رفت ....

او پدر مهربان حاج علی-محمد - جواد و جلال و پدر همه ی محله بود . او مهربان بود و بی آزار .

(دوران پا به سن گذاشته اش)

(عهد جوانی اش و دوران فوتبال و شناگری)

سالهای سال فوتبالیست تیم مشهور " مشعل " آخونی بوده و سپس سرپرستی آن تیم و دیگر تیمهای محله

را سالها بعهده داشته است . شناگری ماهر بوده که به لحاظ سرعت و چالاکی اش در شنا به او لقب

سیمرغ ( بعدا به سیمون تبدیل شده ) داده بودند .

نفر وسط

نفر اول

با داماد مرحومش اصغرآقا پورنیازی

نفر وسطی ( 1393 ) آخرین سال حیات او

یادش گرامی و همواره در قلب و یادمان خواهد بود